لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
پیش بینی شهادت
موضوع
پيش بيني شهادت
راوی
صدر الدین عارفی
متن کامل خاطره
خاطره عجیبی که مرا همیشه رنج می دهد و بغض گلویم را می گیرد این است که من هم برای عقد خانم ایشان همراه کسانی که به خانه عروس می رفتند بودم . ایشان آمد به من گفت : آقا شیخ برای چه می خواهید برای من زن بیارید من باید به جبهه بروم و همیشه در جنگ هستم و من انسانی را بیاورم اسیر کنم صحیح نیست گفتم : نه او سعادتمند می شود هر کس که در خانه شما که سرباز امام زمان بیاید باید خوشحال باشد . گفت : به نظر من اگر این کار را نکنیم بهتر است . من زنی را به ازدواج خود در آورم آنگاه باید او را تنها بگذارم و به جبهه بروم و بر من مسلم است که شهید می شوم . در عین حال من خانم ایشان را که معلم بودند به عقد ایشان در آوردم .
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید محمدجواد آخوندی
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5421825