لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
خاطرات بعد از مجروحیت
موضوع
خاطرات بعد از مجروحيت
راوی
حسن قاسمی
متن کامل خاطره
یک روز که جواد را در شهر دیدم تازه به مرخصی آمده بود بعد از احوالپرسی از او پرسیدم چرا اورکت شما خونی است گفت در جبهه می خواستم جنازه ی یک شهید را به پشت خط انتقال دهم خونی شد. بعد از چند دقیقه صحبت کردن از او خداحافظی کردم و جدا شدیم چند قدمی نرفته بودم که دوباره برگشتم تا او را صدا بزنم دیدم داخل درمانگاهی شد پشت سر او وارد شدم و متوجه شدم که دستش به شدت مجروح شده و ایشان این موضوع را از من که دوستش بودم پنهان کرده بود.
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید جواد آذرنیوا
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5424987