لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
خاطرات جنگی
موضوع
خاطرات جنگي
راوی
متن کامل خاطره
گوینده:علی اکبر قربان زاده ـ همرزم زمانیکه ما در خط مقدم در حال درست کردن سنگر بودیم دیدیم که نیروها در حال برگشتن هستند ظاهراً عقب نشینی کرده بود و خمپاره وتیر هم زیاد بود در آنجا عده ای بدون دستور فرمانده برگشتند فقط حسن آرچین ومن مانده بودیم زمانی که فرمانده آمد دستور داد که شما هم برگردید زیرا صلاح نیست که اینجا بمانید یک مقداری که عقب آمدیم من وحسن واقعاً ناراحت شده بودیم و گفتیم که ما نمی توانیم برویم پشت خط با این وضعیت بهتر است که بمانیم در همان هنگام یک گروه از تکاوران ارتش به آنجا رسیدند من و حسن هم داوطلبانه ماندیم که اگر عملیاتی شد ما هم در آن شرکت کنیم در این میان این بحث پیش آمد که در این وضعیت که نیروها برگشتند تکلیف شرعی ما چیست ؟ زیرا فرمانده گفته بود که برگردید ایشان حرف جالبی زدند و گفتند من که تکلیف شرعی آن را نمی دانم ولی وجدانم قبول نمی کند که برگردم و اگر عملیاتی باشد حتماً در آن شرکت خواهم کرد البته آن شب با وجود اینکه ما آنجا بودیم عملیات انجام نشده و به مقری که آنجا بودیم بازگشتیم
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید حسن آرچین
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5425234