لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
خاطرات جنگی
موضوع
خاطرات جنگي
راوی
سیدهاشم آراسته
متن کامل خاطره
شهید هاشم آراسته نقل می کرد:یک روز در داخل کانتینر پرسنلی که مرکز اسناد و دفاتر بود در حال استراحت بودیم . یک دفعه دیدم که محمد قاسم موحدی یک لیوان قرمز پلاستیکی را برداشت و با پای گچ گرفته اش به سمت تانکر آب حرکت کرد من هم بلند شدم و به کنار تانکر آب که رسیدم دیدم در حال آب خوردن است خیلی ناراحت شدم وگفتم:برادر قاسم ، موقعیکه ما اینجا و در حال استراحت و بیکار هستیم چرا به ما نمی گوئید که آب می خواهید . ما افتخار میکنیم که برای شما آب بیاوریم نه به عنوان اینکه شما فرمانده ما هستی بلکه به عنوان یک برادر که در کنار ما هستید . یک لبخندی زد وگفت:این کار از دست خودم بر می آید با توجه به اینکه سخت است ولی اینطور نیست که نتوانم انجام دهم.
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید سیدهاشم آرسته
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5424209