لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
توانایی جسمی رزمی
موضوع
توانايي جسمي رزمي
راوی
حسین شکوهی
متن کامل خاطره
یکروز من و حسن دو نفری در حال گشت بودیم من تازه گواهینامه ی رانندگی گرفته بودم به من گفتند : بنشین پشت فرمان حالا که گواهینامه داری در مسیری بودیم که قبلاً منافقین تحرکاتی داشتند در ضمن آقای آزادی از نظر سنی از من بزرگتر و جایگاهش بالاتر بود هر چه ایشان می گفت من اطاعت می کردم و طبیعی بود که تمام اعمال ایشان درما تاثیر می گذاشت و عملکرد ایشان برای ما موثر ومفید بود او گفت : احتمال درگیری هست واحتمال دارد تیراندازی بشود تو از پشت فرمان تکان نخور گفتم : چشم هر چه شما بگویید اویک اسلحه کلت 45 داشت که تیراندازی با آن خیلی مشکل بود چون خیل لگد می زد . واگر گلوله اش جایی اصابت می کرد خیلی کاری بود ایشان قبل از اینکه درآن محل تیراندازی بکند برای امتحان یک شیشه نوشابه راهدف گرفت وخیلی خونسرد تیراندازی کرد ودرست به هدف زد من دست و پایم را گم کرده بودم ومی ترسیدم ماشین راتوی دنده زده بودم وآماده ی حرکت بودم بعد از تیراندازی ورسیدن نیروها ایشان با کمال خونسردی و شجاعت از من خواست حرکت کنم وقتی من از محل خارج می شدم هنوز نیروها آنجا بودند .
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید حسن آزادی
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5422602