لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
خواب و رویای دیگران درمورد شهید
موضوع
خواب و روياي ديگران درمورد شهيد
راوی
زیاده سلطانی
متن کامل خاطره
به خاطر دارم همان شبی که همسرم علی آسائی شهید شده بود در خواب دیدم که ایشان وارد منزل شدند در حالیکه در یک دست 2 عدد نان داشتند و در دست دیگر یک جلد کلام ا... مجید گفت: این نانها را برای شما آورده ام و بعد یک جلد قرآن را روی یخچال گذاشت و گفت: من می روم شیگان - اگر کاری داشتید هر موقع مرا صدا کنید به سراغتان می آیم و بعد از نظرم نا پدید شد و رفت و من از خواب بیدار شدم و دیدم هیچ کس در خانه نیست و همه آنها خواب و رویا بوده است.
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید علی آسایی
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5425603