لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
خواب و رویای شهید
موضوع
خواب و روياي شهيد
راوی
اکبر صابری فر
متن کامل خاطره
زمانیکه قرار بود حسن آقا ازدواج کند، براى خواستگارى دختر خالهاش، رفته بودیم و البته آنها به دلایلى قبول نکرده بودند، تا اینکه یک روز خاله شهید - مادر خانم شهید - به خانه ما آمد و گفتند: دخترم، دیشب در خواب دیده است که آقایى آمده و گوشوارهاى آورده تا به گوش ایشان کند وقتى از آن آقا سؤال مىکند این گوشواره را براى چه آوردهاید، مىگوید بخاطر اینکه با حسن آقا ازدواج کنید، وقتى مىبیند که آقا اصرار دارد گوشواره را قبول کند، از آقا سؤال مىکند که شما چه کسى هستید؟ ایشان پاسخ مىدهد که من امام زمان )عج( هستم، وقتى موضوع را با حاج حسن در میان گذاشتم ایشان گفت: من هم باید خواب ببینم تا اینکه یک بار ایشان به حرم مشرف مىشود در آنجا خواب بر او مکستولى شده و خانمى را مىبیند که به طرف او مىآید و مىگوید بى بى )حضرت زینب( فرمودهاند هر چه حاجیه خانم - مادر شما - مىگوید یپذیرد، بادیدن این خواب حاج حسن آقا هم رضایت خودش را با ازدواج بتا دختر خالهاش اعلام کرد.
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید حسن آقاسیزادهشعرباف
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5421847