لطفا کمی صبر کنید
نمایش خاطره
صفحه اصلی
جستجوی کامل شهدا
اطلاعات شهدا
خاطرات شهدا
کتابخانه دیجیتال شهدا
صوت و تصویر شهدا
معاونتها
معاونت ادبیات
فناوری اطلاعات
معاونت هنری
معاونت جمعآوری
معاونت پژوهش
مجتمع آیهها
معرفی کوتاه مجتمع آیهها
نمایشگاه از هبوط تا ظهور
سالنهای همایش
منطقه عملیاتی کربلای5
پیوند ها
آرشیو سامانه
آرشیو اطلاعات
نقشه سایت
تماس با ما
نمایش خاطره
عنوان
تلاش و پشتکار
موضوع
تلاش و پشتکار
راوی
سید حبیب ا... موسوی
متن کامل خاطره
در عملیات قادر، علی مجروح شده بود. هنوز دست و پایش کاملاً خوب نشده بود که من و خواهرش مجلس عروسی خود را برگزار کردیم. علی هم در حالیکه دست و پایش در گچ بود، با عصا به مجلس ما آمده بود. وقتی برای احوالپرسی پیش او رفتم، گفتم: علی آقا، چرا شما با این وضعیت آمده اید. گفت: درست که دست و پایم در گچ است ولی می توانم راه بروم و حرکت کنم. تا وقتی زنده هستم، باید در حرکت باشم.
شهید مرتبط با این خاطره:
شهید سیدعلی ابراهیمی
کلیه حقوق این پایگاه، متعلق به پایگاه اطلاع رسانی یاران رضا می باشد.
Copyright © 2014 - Design and Powered by
Pejvak Soft
بازدید کل :
5425371